Wednesday, September 22, 2010

A*SH*N*A:NARGES ELIKAEE's PEACE TREESنرگس الیکایی


نرگس الیکایی
Narges Elikaee,also narges elikai,persian poet,image by:m.soheili
paperpenpal.blogspot.com


نگاهت می کنم
نسیمی دچار فراموشی ام کرد
تو را شبیه زندانبان نمی بینم
پنجره را باز می کنم
و از یاد می برم
چگونه از چشم هایت گریختم
مجموعه شعر دو زبانه فارسی و انگلیسی( شراب صلح) در سایت آمازون
He asked,
“Who can do it?”
I said
I can!
I hugged her
she forgot time
many years passed
she was born again
but she was neither black nor white
neither yellow or red
she looked like a mirror
in which you could live,
fall in love
And die

NARGES ELIKAEE
b 31 SHAHRIVAR 1339/SEP 22.1960
*When I saw the bird
Flying came to my mind
Root invited me to be rock
Earth to my ancestor.
With all these
The center of my imagination was drawn
And my rebel formed.
Now I am not accused of passing my lines
Because denying truth
Is more unforgivable than rebel
And unjustice of nature
Because I was a bird
From the beginning
When my egg was hatched early
I was born
Before learning
how to fly.
from THE BOOK OF PEACE TREES

نرگس الیکایی :کتاب درختان صلح
پرنده را که دیدم
پرواز در خیالم نشست
ریشه به سنگ شدنم خواند
خاک به نیاکانم دعوت کرد
با همه این ها هسته خیالم رسم شد و
عصیانم شکل گرفت
دیگر به عبور از حیطه خود متهم نمی شوم
چرا که انکار حقیقت
نا بخشودنی تر از عصیان
از بی عدالتی طبیعت است
چرا که من از اول پرنده بودم
تخم مرا که زود شکستند
پرواز را نیاموخته
به دنیا آمدم