Thursday, May 30, 2013

A*SH*N*A:PARTOW NOURIALAپرتونوری علا



پرتو نوری علا

تــهران ، دوشنبه ۲۰ آبان ۱۳۲۵


پرتو نوری‌علا، از نوجوانی با ادبيات فارسی آشنا شد. در ۱۸ سالگی و اتمام دوره دبيرستان، بعد از ظهر همان روزی که از ثبت نام در رشته فلسفه در دانشگاه تهران به خانه برگشت، بر سر سفره عقد نشست.

در ۱۹ سالگی، و در پايان سال اول دانشگاه، اولين فرزند خود سندباد را به دنيا آورد. برای نگهداری از فرزندش ترک تحصيل کرد.

يک سال بعد به دانشگاه برگشت و اين بار همراه گروه تئاتر سعيد سلطانپور، در دانشکده هنرهای زيبا، دانشگاه تهران، در نمايشنامه خانه عروسکی اثر ايبسن، بازی کرد. نمايش اين اثر از طرف ساواک توقيف شد. سپس با گروه تئاتر فردوسی، در دانشکده ادبيات، در نمايشنامه عادل‌ها، اثر آلبر کامو، بازی کرد که اين اثر نيز در اولين شب نمايش توقيف شد.

در ۲۱ سالگی در فيلم سينمايی «آرامش در حضور ديگران» که بر اساس داستانی از دکتر غلامحسين ساعدی، و به کارگردانی‌ی ناصر تقوايی ساخته شده بود بازی کرد. اين فيلم نيز به مدت ۵ سال در توقيف ماند. بعد از آن که در فستيوال ونيز سال ۱۹۷۳، به عنوان فيلم برگزيده انتخاب شد، در ايران نيز با حذف صحنه هائی به روی صحنه رفت.

پرتو در ۲۲ سالگی اولين کتاب شعر خود "‌سهمی از سال‌ها" را به دست چاپ سپرد. گرچه انتشار اين کتاب نيز از طرف اداره نظارت بر نشر کتاب در رژيم گذشته توقيف شد، اما خود او در دوره اول کانون نویسندگان ایران، به عنوان عضو غيررسمی، پذیرفته شد.

در ۲۳ سالگی در «شب‌های شعر خوشه» شرکت کرد، و به عنوان شاعره‌ای مستقل شناخته شد.

در ۲۴ سالگی در دو رشته فلسفه و روانشناسی از دانشگاه تهران ليسانس گرفت و در وزارت فرهنگ و هنر به عنوان کارشناس برنامه ريزی استخدام شد.

در ۲۵ سالگی دومين فرزند خود، شهرزاد را به دنيا آورد. این بار نیز برای نگهداری از دخترش، از پذيرش شغل معاونت مدير کل برنامه ريزی و بورس تحصيلی در فرانسه چشم پوشيد و از کار استعفا داد.

در ۲۶ سالگی در دوره فوق ليسانس رشته مديريت خدمات اجتماعی، در دانشکده مددکاری تهران پذيرفته شد و همزمان با تحصيل، در مرکز رفاه جواديه و مرکز روان درمانی دانشگاه تهران به عنوان کارآموز مددکاری کار کرد.

در ۲۸ سالگی، و در روزهای پیش از انقلاب ايران، فوق‌ليسانس خود را دريافت کرد و به عنوان مدرّس نیمه وقت در دانشگاه تهران (هنرهای زیبا) به تدريس فلسفه پرداخت. همزمان با تدریس، در مرکز روان درمانی دانشگاه تهران نیز مشغول به کار شد.

در نخستین سال انقلاب ۱۳۵۷، اولين کتاب شعرش که ۷ سال در رژیم گذشته در محاق توقيف بود، توسط انتشارات ققنوس در تهران، منتشر شد و او بطور رسمی به عضويت کانون نويسندگان ایران (دوم) درآمد.

با بسته شدن دانشگاه تهران تحت نام انقلاب فرهنگی، پرتو نيز از کار برکنار شد.
در ۳۲ سالگی با دکتر سيما کوبان و منير رامين‌فر (بيضايی)، در برپايی‌ی اولين انتشارات زنان ايرانی به نام انتشارات و کتابفروشی‌ی "دماوند" آغاز به همکاری کرد. انتشارات دماوند پس از سه سال فعاليت و نشر کتاب‌های متعدد، توسط دولت بسته شد.

در ۳۶ سالگی، و در واپسين روزهای جنگ ايران و عراق، پس از ۲۰ سال زندگی‌ی زناشويی، از همسرش جدا شد، و در سفری ناگزير، در سال ۱۳۶۵ همراه با دو فرزندش به آمريکا آمد.

يک سال بعد، پس از ترک ایران، نخستين کتاب نقدش، به نام "دو نقد"، که حاوی دو نقد مفصل؛ نقد نقش زن در فیلم های مسعود کیمیائی و نقد رمان "کِلیدَر" نوشته محمود دولت آبادی و همچنین خلاصه ای روشن و روان از کل رمان بود، توسط انتشارات آگاه، در تهران منتشر شد.

پرتو در دومین سال زندگی در آمریکا، پس از گذراندن يک دوره کامل آموزش کامپيوتر و قبولی در امتحان ورودی دادگاه لس آنجلس، در ۳۹ سالگی با عنوان مأمور رسيدگی به امور هيأت ژوری در دادگاه عالی‌ی منطقه لس آنجلس استخدام شد، و زندگی‌ی جديدی را برای خود و فرزندانش، از نو پايه ريخت.

او در سال‌های زندگی در لس آنجلس، در کنار پذيرش تمام مسئوليت‌های زندگی، اين بار بدون هراس از سانسورهای دولتی، اجتماعی و خانوادگی، بارورتر از هميشه، به فعاليت‌های فرهنگی و ادبی خود ادامه داد.

در زمینه شعر، علاوه بر کتاب "سهمی از سالها" که در ایران منتشر شد، چند مجموعه شعر از پرتو در آمریکا منشر شده است که عبارت اند از:

مجموعه شعر "‌از چشم باد"، " زمينم ديگر شد"، "سلسله بر دست، در برج اقبال" و جدیدترین مجموعه شعرش "از دار تا بهار". اخیراً نیز برگزیده ای از اشعار پرتو به دو زبان فارسی و انگلیسی، به اضافه نقدهای منتقدین اشعارش، در کتابی با نام " چهار رویش" منتشر شده است.

در زمینه نقد، علاوه بر انتشار کتاب "دو نقد" که در ایران منتشر شد، کلیه آثار انتقادی پرتو در زمینه داستان، رمان، فیلم و تئاتر نیز در مجموعه ای به نام "هنر و آگاهی" جمع و منتشر شده است.

سایر نوشتارهای ادبی پرتو عبارتند از: مجموعه داستان "مثل من"، نمایشنامه "فردای میهن" و روایت "مانا".

در طی سالهائی که پرتو در کالیفرنیا زندگی کرده، علاوه بر شرکت در کنفرانس ها و سمینارهایی در زمینه هنر و مسائل زنان در سراسر آمریکا و مصاحبه های رادیوئی و تلویزیونی، بطور مرتب، با فصلنامه ادبی بررسی کتاب به سردبیری آقای مجید روشنگر، همکاری داشته و همچنین همواره در زمینه حقوق زنان و حقوق بشر فعالیت کرده است.

پرتو از خرداد ۱۳۸۸ شمسی، یکی از بنیانگزاران گروه فعال "حامیان مادران پارک لاله ایران، در لس آنجلس منطقه وَلی"، بوده است.

پرتو پس از ۲۳ سال کار در دادگاه عالی منطقه لس آنجلس، زودتر از موعد معمولِ بازنشستگی، از کار اداری کناره گرفت، تا هم اوقاتش را در کنار نوه هایش لیلی و آیلا بگذراند و هم فراغت بیشتری برای مطالعه و خلق آثار ادبی و هنری داشته باشد.
پرتو در تاریخ 11-11-11، میلادی، شصت و پنج ساله شد.

Sunday, May 26, 2013

A*SH*N*A:NASRIN BEHJATIنسرین بهجتی



عشق بلوچ داستان دگر بود و خشم بلوچ داستان دگر 
 شعری از نسرین بهجتی


من از دیم زاران خشک و تشنه
از سرزمین داسهای بیکار
از دستهای گره خورده نحیف
بر گرد زانوان نا امید
خیره به آسمان سترون بلوچستان
من از کویر لوت و برهوت پایکوبان
به مهمانی جنگل کاغذی تو آمده بودم !
بزرگان قبیله ام به وزن شب گیسوانم
به وزن معصومیت و صبوری گله آهوان چشمانم
مهریه ام را کاروان شتری از سکه های طلا بریدند
سکه های طلا را خط زدم
هم وزن نامه های عاشقانه ات وفا نوشتم
پشت به قبیله جدا افتادم از گله گنجشکان
پر پر زدم تا باورم شد سراب و آب
هر دو از جنس بیابانند !
ای گجر ... ای صد پشت غریبه
وقتی سهم من ازبهار شکوفه گریستن است
هدیه ام را به من باز گردان
همان قلبی را
که روزگاری به کوری تنگ چشمان
چونان مهره ای نظر قربانی
هر روز بر گردنت می آویختم
قلبم را به من باز گردان
تا بدانی عشق بلوچ داستان دگر بود
و خشم بلوچ داستان دگر!

( گجر = به زبان بلوچی مرد بیگانه )-