مینا اسدی شاعر آزادیخواه مقیم سوید
زاده ی ٢١ اسفند ١٣٢٢ ساری مازندران ایران
١٢ مارچ ١٩٤٣
" منشور شعر من اینست : ای وی بر زبانم...ای وی بر زبانم...ای وی بر زبانم ، اگر پاسبان سرم باشد
...خودم مجموعه ی از عشق چیزی...را از همه ی کارهایم بیشتر دوست دارم ،عشق آغوش گشوده ی من نیست و
...از تو تا من
از یادداشت شاعر به فرامرز سلیمانی
٣-١-٩٥
...
مینا اسدی* آشتی*
لحظه ها را می ستایم باز
ر و زها را می شمارم باز
می گریزم باز از توفان محنت ها
می ستیزم باز با غمها
می سپارم گیسوانم را بدست باد بازیگر
می گذارم باد را در بازی اش آزاد
می دوم درکو چه های شهر بی و حشت
می برم آن روز را از یاد.
باز میسوزد د لم را آتش آهی
لحظه ها رامی ستایم باز
قصه های غم فزا را می برم از یاد
میسپارم دست هایم را بدست تو
مید هم دل را به عشقی شاد
شادمانه می زنم فریاد
خاکهای روز تلخ بی وفایی را ...می دهم بر باد
می شوم آزاد...
می رهم از بند نام و ننگ
مرغهای بوسه ام را
در هوای بام لبهایت ...می دهم پرواز
من به یادت زندگی را می کنم آغاز
لحظه ها را می ستایم باز
لحظه ها را می ستایم باز......*