" سارا "
از مجموعه شعر :بار منفی فرشته"
لیلا مهر پویا
سارا!
درخت ها اگر بدانند تو گنجشک ها را دوست داری
برای تو هم لانه می سازند
سارا!
این جا گنجشک ها با بال های خود هم شوخی می کنند
آن قدر می پرند تا کشته بشوند
سارا!
دیروز درخت ها در اجتماع خودشان دلشان جنگل خواست
جنگل ها دلشان لانه خواست
آن گنجشکی که تو دوستش داری
دارد هنوز با بال هایش شوخی می کند
دیروز من پرنده ها را هم ندیدم
آنها همه داشتند پرهای مانده شان را می شمردند
اگر بگویی بیا برویم پر جمع کنیم
من کاغذهای پرپر شده ام را نشانت می دهم
اگر بگویی بیا برویم که برویم
من اما با مشتی بند کفش گره خورده ام
تو داری به درخت ها نگاه می کنی
درخت ها محل امنی برای نگاه کردن نیستند سارا!
آن ها را کمرهای زیادی نشانه گرفته اند
سایه شان به هر طرف بیافتد
اِشغال گران می آیند
سارا!
می خواهم برایت مدادهایم را بتراشم
کاغذهایم را دوباره از پرها پس بگیرم
این بند کفش ها اما
از مجموعه شعر :بار منفی فرشته"
لیلا مهر پویا
سارا!
درخت ها اگر بدانند تو گنجشک ها را دوست داری
برای تو هم لانه می سازند
سارا!
این جا گنجشک ها با بال های خود هم شوخی می کنند
آن قدر می پرند تا کشته بشوند
سارا!
دیروز درخت ها در اجتماع خودشان دلشان جنگل خواست
جنگل ها دلشان لانه خواست
آن گنجشکی که تو دوستش داری
دارد هنوز با بال هایش شوخی می کند
دیروز من پرنده ها را هم ندیدم
آنها همه داشتند پرهای مانده شان را می شمردند
اگر بگویی بیا برویم پر جمع کنیم
من کاغذهای پرپر شده ام را نشانت می دهم
اگر بگویی بیا برویم که برویم
من اما با مشتی بند کفش گره خورده ام
تو داری به درخت ها نگاه می کنی
درخت ها محل امنی برای نگاه کردن نیستند سارا!
آن ها را کمرهای زیادی نشانه گرفته اند
سایه شان به هر طرف بیافتد
اِشغال گران می آیند
سارا!
می خواهم برایت مدادهایم را بتراشم
کاغذهایم را دوباره از پرها پس بگیرم
این بند کفش ها اما
بد جوری دارند مارا تعقیب می کنند
No comments:
Post a Comment