اتاق شیشه ای
رویا تفتی Roya Tafti
A*SH*N*A
کتاب ها
ایه های پوست ,خیام ,١٣٧٦
کتاب ها
ایه های پوست ,خیام ,١٣٧٦
---
من در اتاق شیشه ای زندگی می کنم
من در اتاق شیشه ای زندگی می کنم
من در اتاق شیشه ای خیانت می کنم
من در اتاق شیشه ای خواب خیانتم را می بینم
در اتاق شیشه ای فکر می کنم فکر می کنم
هر روز به یک نتیجه می رسم
خیانت در اتاق شیشه ای راحت نیست
این یکی دگردیسی من است و خیانت نیست
خودش زمینه را فراهم کرد
در اتاق شیشه ای، شیشه ای ام
بچرخم رنگ های روشن تری از هر طرفم ساطع می شود
من، شیشه ای
اتاق، شیشه ای
چرخ، شیشه ای
چیزی که به مردم و چشم های تو می رسد
سال های دوری است
چند تایی خط شکسته بسته که نه
Roya Tafti
Tr; Fereshteh Vaziri Nasab
I live in a glass room
I betray in a glass room
I dream of my betrayal in a glass-room
I go on thinking and thinking in my glass- room
coming upon the same result every time
It’s not easy to betray in a glass room
It’s rather a metamorphosis than betrayal
Indeed, he himself provoked me to do that
In a glass room, I am glassy
If I rotate
Lighter colors
Will radiate from my sides
I’m glassy
The room‘s glassy
The wheel’s glassy
What strike your pupils and your eyes
Are the years of separation
A pair of unfinished, broken line
Which never become a passage
No comments:
Post a Comment